معنی دکارت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

دکارت. [دِ] (اِخ) رنه. فیلسوف و ریاضی دان و فیزیک دان فرانسوی. او1596 م. در لائه ٔ فرانسه متولد شد و در سال 1650 درگذشت. دکارت پس از آنکه دوره ٔ تحصیلات خود را در فلسفه و ریاضیات بسر برد، مدتی در نظام خدمت کرد ودر جنگها شرکت نمود. عاقبت به پاریس برگشت و به مقام استادی دانشگاه رسید. سپس به سیاحت و سفر پرداخت ومدت بیست سال از عمر خود را در هلند به عزلت و مطالعه گذرانید. در سال 1649 ملکه ٔ سوئد وی را به استکهلم دعوت کرد و دکارت اجابت نمود، ولی آب و هوای شهر به مزاج وی سازگار نبود و او پس از چند ماه اقامت درگذشت. جنازه ٔ او را به پاریس بردند و در کلیسای «سَن تتن » دفن کردند. از آثار او کتب ذیل را باید نام برد:1- قواعدی برای رهبری فکر، که به سال 1628 آنرا نوشت. 2- بحث درباره ٔ روش، که به سال 1637 از تألیف آن فراغت یافت. 3- تفکرات مابعدطبیعی، که در سال 1641 تحریر یافت. 4- اصول فلسفه، که در سال 1644 آنرا نوشت. 5- بحث درباره ٔ عواطف روح، که به سال 1650 تألیف یافت. تفکرات دکارت موجب ایجاد مابعدالطبیعه ٔ جدید شد، و اساس مکتب اسکولاستیک را ویران کرد و روشی نو برای رهبری عقل ابداع نمود. این روش که بنام او کارتزیانیسم نامیده میشود در عبارت ذیل تلخیص می گردد: «برای وصل به حقیقت باید یک بار در زندگی خود، خویشتن را از همه ٔ عقایدی که پذیرفته اند خلاص کرد و از نو و از پایه، همه ٔ دستگاههای معارف خود را بنیاد نهاد». دکارت برای کسب دانش روشی مخصوص اختیار کرده و بهره ها از آن برده و معتقد است که انسان بر تحصیل علم یعنی فهم حقیقت خلقت و معلوم ساختن مجهولات توانایی دارد. پیشینیان و مخصوصاً اصحاب اسکولاستیک گذشته از اینکه علمشان منحصر به اخذ گفته های دیگران بود، و تحصیل معرفت را عبارت از تعلیم کتب می دانستند، وسیله ٔ کسب علم را منطق - یعنی فن برهان - یافته بودند، و حال آنکه قواعد منطق با همه ٔ درستی و استواری، مجهولی را معلوم نمی کند و فایده ٔ حقیقی آن همانا دانستن اصطلاحات و دارا شدن قوه ٔ تفهیم و بیان است، زیراکه برهان استخراج نتیجه است از مقدمات، پس هرگاه مقدمات معلوم نباشد نتیجه نخواهد بود و تنها با قواعد منطقی، معلومی را نمیتوان بدست آورد، و اگر مقدمات درست در دست باشد نتیجه خود حاصل است. عقل سلیم انسان به فطرت خود قواعد منطقی را بکار میبرد و به این همه بحث و جدال منطقیان حاجت ندارد. وی ریاضیات را نمونه و فرد کامل علم می داند و معتقد است که برای کشف مجهولات باید به همان راهی که ریاضیون پیش میروند کار کرد، و به ملاحظه ٔ آنکه علم جز حاصل عقل چیزی نیست پس همچنانکه عقل انسان یکی است علم هم یکی بیش نیست، همین علوم مختلف همه با هم مربوط و از سنخ واحدند و شخص عالم باید جامع همه باشد و میتواند باشد. در اسلوب عملیّات ریاضی دکارت طریقه ٔ تحلیل را پسندیده که پیشینیان در هندسه بکار می بردند و متأخران در حساب نیز معمول ساختند و جبر و مقابله نامیدند. دکارت اصول روش خود را در چهار قاعده بیان کرده: 1- هیچ چیز را حقیقت ندانم مگر اینکه بر من بدیهی باشد و در تصدیقات خود از شتابزدگی و سبق ذهن و تمایل بپرهیزم و نپذیرم مگر آنرا که چنان روشن و متمایز باشد که هیچگونه شک و شبهه در آن نماند. 2- هر یک از مشکلاتی که به مطالعه درآورم تا می توانم و به اندازه ای که برای تسهیل حل آن لازم است تقسیم به اجزاء نمایم (عمل تحلیل). 3- افکار خویش را بترتیب جاری سازم و از ساده ترین چیزها که علم به آنها آسان باشد آغاز کرده کم کم به معرفت مرکبات برسم و حتی برای اموری که طبعاً تقدیم و تأخر ندارد ترتب فرض کنم. 4- در هر مقام شماره ٔامور و استقصا را چنان کامل کنم و بازدید مسائل را به اندازه ای کلی سازم که مطمئن باشم چیزی فروگذار نشده است. (فرهنگ فارسی معین از سیر حکمت در اروپا).

حل جدول

فیلسوف معروف فرانسوى

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر