معنی دیدار خواستن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

دیدار خواستن. [خوا / خا ت َ] (مص مرکب) ملاقات خواستن: دستوری دیدار خواست و اندر پیش او [یعقوب لیث] شد. (تاریخ سیستان). || رؤیت خواستن: محمدبن جعفرآورده است که پنجاه هزار تن از لشکر مقنع از اهل ماوراءالنهر... بدرحصار مقنع جمع شدند سجده و زاری کردند و از وی دیدار خواستند هیچ جواب نیافتند الحاح کردند و گفتند بازنگردیم تا دیدار خداوند خویش را ببینیم... موسی از من دیدار خواست، ننمودم. (تاریخ بخارا نرشخی ص 85).

فرهنگ فارسی هوشیار

ملاقات خواستن، رویت خواستن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر