معنی دیور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

دیور. [وَ] (اِ) ظاهراً تخفیف یافته ٔ غیرصحیح کلمه ٔ کدیور است که صاحب خانه و سرای را گویند. (برهان) (آنندراج). مالک خانه و خداوند خانه (ناظم الاطباء). صاحب خانه. (جهانگیری). || بهندی برادر کوچک شوهر باشد. (برهان) (از آنندراج). بهندی برادر نسبی و برادر کوچک شوهر زن. (از ناظم الاطباء).

دیور. [؟ی ْ یو] (ع اِ) کس، ما به دیور؛ نیست در آن کسی. (ناظم الاطباء). و رجوع به دیار شود.

دیور.[؟ ی ْ یو] (اِخ) قریه ای از قرای فارس در رامهرمز. نام دیگر آن «اوریا» است که در نیم فرسخی مشرقی رامهرمز است و معروف است که قبر حضرت اوریا در این قریه است و در تفاسیر و تواریخ قصه ٔ حضرت اوریا و حضرت داود مسطور است و مؤلف فارسنامه ٔ ناصری در سال 1293 هَ. ق. باتفاق سلطان اویس میرزا قاجار به این ده رفته و مکرر بزیارت قبر حضرت اوریا موفق شده است. (از فارسنامه ٔ ناصری ص 216).

فرهنگ فارسی آزاد

دَیُّور، اَحَدی-فردی-دیّار

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر