معنی دیگچه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
دیگچه. [چ َ / چ ِ] (اِ مصغر) دیگ کوچک. (از ناظم الاطباء). دیگ خرد. || نوعی غذا که از شیر و برنج و گلاب و شکر بعنوان غذای نذری پزند و بین مستمندان تقسیم کنند.
دیگچه. [چ ِ] (اِخ) ده کوچکی است از دهستان آتابای بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس. در حدود شمال باختری بی بی شروان. اهالی آن چادرنشین هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
(چِ یا چَ) (اِمصغ.) دیگ کوچک. نوعی غذا که از شیر و برنج و گلاب و شکر به عنوان غذای نذری پزند و بین مستمندان تقسیم کنند.
دیگ کوچک،
نوعی خوراک که با شیر و برنج و شکر و گلاب طبخ میکنند. δ بیشتر برای نذری درست میکنند،
از غذاهای محلی مشهد
(اسم) دیگ کوچک، نوعی غذا که از شیر و برنج و گلاب و شکر بعنوان نذری پزند و بین مستمندان تقسیم کنند.