معنی رئیس بیهق در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
رئیس بیهق. [رَ س ِ ب َ هََ] (اِخ) ابوالحسن علی بن جمال الروساء رئیس ابوعلی حسین، نوه ٔرئیس مظفر، پیشوای اسماعیلیه و طرفدار حسن صباح و نماینده ٔ وی در گردکوه که بسال 484 هَ. ق. بدست فدائی دامغانی کشته شد. رجوع به تاریخ بیهق ص 97 و جامعالتواریخ چ بنگاه ترجمه و نشر کتاب حاشیه ٔ ص 122 شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.