معنی راه جویان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

راه جویان. (نف مرکب، ق مرکب) در حال جستن راه. که در حال جستن راه باشد. || عاقل. طالب حقیقت:
بیوزش بنزدیک موبد شدند
همه راه جویان و بخرد شدند.
فردوسی.
در راه روش چو خضر پوپان
هنجارنمای و راه جویان.
نظامی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر