معنی راون در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

راون. [وَ] (اِخ) شهری است به طخارستان. (منتهی الارب). قصبه ای بوده است از نواحی طخارستان در خاور بلخ. (از معجم البلدان ج 4) (از قاموس الاعلام ترکی ج 3):
آنکه به راون دو هفته بود و ز عدلش
صد اثر دلپذیر هست به راون.
فرخی.

راون. [وِ] (اِخ) شهر و مرکز ناحیه ٔ راون واقع در سرزمین امیلی در کشور ایتالیا و 67هزارگزی جنوب خاوری بولونی و ده هزارگزی ساحل دریای آدریاتیک. این شهر بواسطه ٔ کانالی با دریای آدریاتیک مربوط است و خود در نقطه ٔ تقاطع دو راه آهن قرار گرفته است. راون دارای 86600 تن جمعیت و کارخانه ٔ ابریشم بافی و موقع بازرگانی مهمی میباشد و چون در قرون وسطی بسیار آباد و بزرگ و معروف و مدتها پایتخت روم غربی در دوران حکومت هونوریوس بوده از اینروی دارای اهمیت تاریخی است. آرامگاه دانته شاعر بزرگ و نامی ایتالیا و سراینده ٔ «کمدی الهی » که از عظیمترین آثار فکر بشری است در این شهر قرار گرفته و بر شکوه و عظمت آن افزوده است. (از لاروس) (قاموس الاعلام ترکی ج 3).

راون. [وِ] (اِخ) نام ناحیه ای است در کشور ایتالیا و حدود آن بشرح زیر است: از سوی شمال به «فراره » و از سوی جنوب به استانهای «فلوانسا» و «گورلی » و از سوی خاور به دریای آدریاتیک و از باختر به «پولونی » محدود است. مساحت آن 2134میلیون گز مربع میباشد مرکز راون نیز همین نام دارد. این ناحیه به سه حوزه (شهرستان) تقسیم شده که جمعاً شامل 21 بخش است. محصولات عمده ٔ آن ابریشم و حبوب مختلف و روغن زیتون و شراب و غیره میباشد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3).

فرهنگ فارسی هوشیار

فرانسوی آبکند فرکند

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر