معنی رتاتیو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

رتاتیو. [رُ وْ] (فرانسوی، ص، اِ) گردنده. چرخنده. || ماشین چاپ سریع که علاوه بر چاپ، برش کاغذ و دسته کردن آن را نیز خود انجام دهد و معمولاً با بوبین (قرقره) کار کند. (از فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

(رُ) [فر.] (اِ.) ماشین چاپ سریع که علاوه بر چاپ، برش کاغذ و دسته کردن آن را نیز خود انجام می دهد و معمولاً با بوبین (قرقره) کار می کند.

فرهنگ عمید

نوعی ماشین چاپ که برش کاغذ و دسته کردن اوراق چاپ‌شده را هم به‌طور خودکار انجام میدهد،

حل جدول

نوعی دستگاه چاپ

ماشین چاپ اتوماتیک

فرهنگ فارسی هوشیار

فرانسوی گردنده گونه ای دستگاه چاپ (اسم) ماشین چاپ سریع که علاوه بر چاپ برش کاغذ و دسته کردن آنرا نیز خود کار انجام دهد و معمولا با بوبین (قرقره) کار کند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر