معنی رجالة در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

رجاله. [رَج ْ جا ل َ] (ع ص) ج ِ راجل. (المنجد) (آنندراج) (ترجمان ترتیب عادل ص 50). || ج ِ راجل. پیادگان. (فرهنگ فارسی معین) (از اقرب الموارد). پیادگان. (دهار). پیادگان. مقابل خیاله (سواران). (از یادداشت مرحوم دهخدا). || ج ِ رَجُل. || ج ِ رَجَل. || ج ِ رَجِل. (منتهی الارب). رجوع به کلمه های مزبور شود. || در فارسی اراذل و اوباش را گویند، و گاهی برای مفرد بکار برند، چون: زنی رجاله. (یادداشت مرحوم دهخدا).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر