معنی رد مظالم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

رد مظالم. [رَدْ دِ م َ ل ِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) رد مظلمه. در اصطلاح فقه، مالی که کسی به حاکم شرع دهد بابت دین یا دیونی که بر ذمّه دارد و داین آن معلوم نیست، خواه داین آن شرع باشدو خواه عامه ٔ مردم، غالباً این اصطلاح به دیونی اطلاق می شود که متعلق به اشخاص غیرمعین باشد:
وآن تاجری که رد مظالم به ما نداد
مسکن کند به قعر سقر کاروان او.
ملک الشعراء بهار.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر