معنی رزم کاو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
رزم کاو. [رَ] (نف مرکب) رزمجو. رزم طلب:
فرستاد مر کاوه را رزم کاو
به خاورزمین از پی باژ و ساو.
اسدی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.