معنی رشد کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

رشد کردن. [رُ ک َ دَ] (مص مرکب) گوالیدن. نمو. ترقی. (یادداشت مؤلف). نشو و نما. و رجوع به رُشد شود.

حل جدول

نمو،نامیه

نمو، بالیدن، روییدن

قد کشیدن

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

بالیدن

کلمات بیگانه به فارسی

بالیدن

پیشنهادات کاربران

بال آکندن

بالیدن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر