معنی رشوت خوردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
رشوت خوردن. [رِش ْ / رُش ْ وَخوَرْ / خُرْ دَ] (مص مرکب) رشوه خوردن. رشوت گرفتن. پاره گرفتن. اخذ پول یا مالی برای حق نمودن باطل یا ناحق نمودن حقی. (از یادداشت مؤلف):
ازبهر قضا خواستن و خوردن رشوت
فتنه همگان بر کتب بیع و شرایند
رشوت بخورند آنگه رخصت بدهندت
نه اهل قضایند بل از اهل قفایند.
ناصرخسرو.
آنچه ز دست تو دهن می خورد
رشوت آسایش من می خورد.
امیرخسرو.
و رجوع به رشوت گرفتن و رشوه خوردن شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.