معنی روی زردی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
روی زردی. [زَ] (حامص مرکب) خجالت. شرمساری. شرمندگی. (ناظم الاطباء). حالت و صفت روی زرد. زردرویی.
فرهنگ عمید
شرمساری، شرمندگی،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.