معنی زخم زبان زدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

زخم زبان زدن. [زَ م ِ زَ زَ دَ] (مص مرکب) طعن زدن. سرزنش کردن. گواژه گفتن. فسوس کردن. دشنام دادن.طعنه زدن. زخم زدن. رجوع به زخم زبان و طعنه شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر