معنی زد و بند در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

زد و بند. [زَ دُ ب َ] (ترکیب عطفی، اِ مرکب) زدن وبستن. ساخت و پاخت. بند و بست. توطئه. (فرهنگ فارسی معین).

حل جدول

گاوبندی، باندبازی

گاو بندی، باند بازی

باندبازی

گاوبندی

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) زدن و بستن، ساخت و پاخت بند و بست توطئه.

پیشنهادات کاربران

تبانی

تبانی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر