معنی زنده پیل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

زنده پیل.[زَ / زِ دَ / دِ] (اِخ) لقب شیر احمد جامی هم هست. (برهان) (ناظم الاطباء). لقب بزرگی که شیخ احمد نام داشت ساکن جام که قریه ای است. (غیاث) (آنندراج). ژنده پیل احمد جام. رجوع به روضات الجنات چ دانشگاه ص 230، 231، سبک شناسی بهار ج 3 ص 225، نزهه القلوب ج 3 ص 154، تاریخ گزیده، مقامات ژنده پیل چ بنگاه ترجمه و احمدبن ابی الحسن بن محمدبن جریر در همین لغت نامه شود.

فرهنگ معین

(زَ دِ) [په.] (اِمر.) فیل بزرگ.

فرهنگ عمید

فیل بزرگ: به هاماوران بود صد زنده‌پیل / یکی لشکری ساخته بر دو میل (فردوسی: ۲/۸۶)،

فرهنگ فارسی هوشیار

فیل بزرگ پیلان کلان.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر