معنی زودباور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

زودباور. [وَ] (ص مرکب) آنکه سخن دیگران را بی درنگ و بی اندیشه می پذیرد و باور می کند. ساده لوح. مقابل دیرباور. (فرهنگ فارسی معین). زوداعتقاد و ساده لوح و ساده دل. (ناظم الاطباء).

فرهنگ معین

(وَ) (ص مر.) ساده لوح.

فرهنگ عمید

آن‌که سخن کسی را زود و بی‌اندیشه باور می‌کند، ساده‌لوح،

حل جدول

کاندید

مترادف و متضاد زبان فارسی

احمق، ساده، ساده‌لوح، کانا، مغفل،
(متضاد) دیرباور

پیشنهادات کاربران

حالو

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر