معنی زودگذر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

زودگذر. [گ ُ زَ] (نف مرکب) زودگذرنده. آنچه که زود گذرد. آنچه که به سرعت محو شود: دنیای زودگذر. تبسم زودگذر. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

(گُ ذَ) (ص فا.) آن چه که به سرعت محو شود.

فرهنگ عمید

آنچه زود می‌گذرد و به‌ پایان می‌رسد: عمر زودگذر، زندگی زودگذر، دنیای زودگذر،

حل جدول

عاجل

مترادف و متضاد زبان فارسی

فانی، مستعجل، موقت، موقتی،
(متضاد) دیرپا

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر