معنی زکات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

زکات. [زَ] (ع اِ) زکوه.خلاصه ٔ چیزی. برگزیده ٔ چیزی. (فرهنگ فارسی معین). || (اصطلاح فقه) آنچه به حکم شرع درویش و مستحق را دهند و این کار بر مسلمانان فرض است و زکات برمیوه هایی که برای خوردن عمل آورده باشند و بر میوه های دیگر (نظیر: انگور و خرما)، شتر، گاو، بز، گوسفندو حیوانات اهلی و زر و سیم و مال التجاره تعلق می گیرد. و زکات هر یک از اینها را نصابی است. مال زکات بحکم آیه ٔ 60 از سوره ٔ 9 (توبه) قرآن مخصوص طبقات معینی از مردم است. (بر خلاف فی ٔ و غنمیت، زکات شامل خاندان رسول نمیشود). ج، زَکَوات. توضیح اینکه رسم الخط صحیح آن در عربی زکاه و در رسم الخط قرآنی زکوه است، ولی به شیوه ٔ نویسندگان ایرانی زکات صحیح است. قیاس شود با حیات، مشکات. (فرهنگ فارسی معین):
لاجرم دادند بی بیم آشکار
در بهای طبل و دف مال زکات.
ناصرخسرو.
آشکارا دهی از اندک و بی مایه زکات
رشوت حاکم جز در شب و پنهان ندهی.
ناصرخسرو.
زکات مال، جز قلب و سرب ندهی بدرویشان
نثار میر، عدلیهای چون زهره بری رخشان.
ناصرخسرو.
نالد همی به زاری و گرید همی بدرد
هر کس که یافتی صدقات زکات تو.
مسعودسعد.
زندگانی چو مال میراث است
که نبینی بقاش جز به زکات.
خاقانی.
گر زکاتی به محرّم بدهی
چون خسیسان به صفر بازمگیر.
خاقانی.
جرعه ای کآن به زمین داده زکات سر جام
زو حنوط زمی پی سپر آمیخته اند.
خاقانی.
زکات لعل لبت را بسی طلبکارند
میان این همه خواهندگان بمن چه رسد.
سعدی.
آخر به زکات تندرستی
فریاد دل شکستگان رس.
سعدی.
آخر نگهی بسوی ماکن
کاین دولت حسن را زکات است.
سعدی.
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند.
حافظ.
نصاب حسن در حد کمال است
زکاتم ده که مسکین و فقیرم.
حافظ.
رجوع به زکوه شود.

فرهنگ معین

خلاصه چیزی، بخشی از مال که به مستمند و درویش دهند. [خوانش: (زَ) [ع. زکاه] (اِ.)]

فرهنگ عمید

قسمتی از مال که به ‌دستور شرع باید در راه خدا بدهند، مقدار معینی از مال است که باید به فقیران و مستحقان داده شود. δ زکات در نه چیز واجب است: گندم، جو، خرما، کشمش (غلات اربعه)، طلا و نقره (نقدین)، شتر، گاو، گوسفند (انعام ثلاثه)،
* زکات بدن: (فقه) زکات فطر، فطریه یا صدقه که در غروب روز آخر ماه رمضان باید کنار بگذارند و روز بعد به مستمندان بدهند،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

هشت یک

کلمات بیگانه به فارسی

هشت یک

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ خلاصه چیزی برگزیده شیئی، آنچه به حکم شرع درویش و مستحق را دهند و این کار بر مسلمانان فرض است و زکات بر میوه هایی که برای خوردن عمل آورده باشند و بر میوه های دیگر (نظیر انگور و خرما) شتر گاو بز گوسفند و حیوانات اهلی و زر و سیم و مال التجاره تعلق میگیرد و زکات هر یک از آنها را نصابی است. مال الزکات به حکم آیه 60 از سوره 9 قران مخصوص طبقات معینی از مردم است (بر خلاف فی ء و غنیمت زکات شامل حال خاندان رسول نمیشود) . جمع زکوات. توضیح: رسم الخط صحیح آن در عربی زکاه است و در رسم الخط قرانی زکوه ولی به شیوه نویسندگان ایرانی زکات صحیح است. قیاس کنید با حیات مشکلات.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر