معنی زیج نشستن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
زیج نشستن. [ن ِ ش َت َ] (مص مرکب) در تداول، مدتی دراز انزوا گزیدن. روزهای بسیار در خانه منزوی بودن و به دیدار کسان و خویشان و آشنایان نشدن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
فرهنگ فارسی هوشیار
مدتی دراز انزوا گزیدن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.