معنی زیرانداز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

زیرانداز. [اَ] (اِ مرکب) هر پارچه ای که در زیر پای گسترانند و نهالی و توشک. (ناظم الاطباء). فرش. مقابل روانداز. (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا): زیراندازش زمین است و رواندازش آسمان. (یادداشت ایضاً). || فرشی است که زیر قلیان گذارند. (آنندراج). پارچه ای که در زیر غلیان گسترانند. (ناظم الاطباء).

فرهنگ معین

(اَ) (اِ.) تشک.

فرهنگ عمید

زیرافکن، تشک، نهالی، فرش، آنچه هنگام خوابیدن زیر خود می‌اندازند،

حل جدول

تشک، زیرافکن

مترادف و متضاد زبان فارسی

تشک، زیرافکن، مفرش، نهالی،
(متضاد) روانداز

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر