معنی سازگاری داشتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

مترادف و متضاد زبان فارسی

هم‌آهنگی داشتن، سازگاری داشتن، موافق بودن،
(متضاد) ناهم‌آهنگ بودن، هم‌دل بودن، مماشات کردن، سازش کردن، توافق داشتن،
(متضاد) ناسازگاری‌داشتن، تناسب داشتن، هم‌خوانی داشتن،
(متضاد) نامتناسب بودن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر