معنی سال قمری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سال قمری. [ل ِ ق َ م َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) اما سال اصطلاحی آن است که بنهادن مردمان که دوازده بار چند ماه طبیعی است و اندازه ٔ وی سیصد و پنجاه و چهار روز است و پنجیک روز شش یک او جمله کرده و این یازده تیربود اگر شباروزی سی تیر بود و این سال قمری خوانند. (التفهیم ص 221). رجوع به سال طبیعی و سال شود.
حل جدول
مهی
فرهنگ فارسی هوشیار
سال ماهی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.