معنی سال نو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سال نو. [ل ِ ن َ / نُو] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) سالی که از نو آغاز شود. سال جدید. و در ایران سال نو از آغاز فروردین یا حمل است:
چو بودی سر سال نو فرودین
که رخشان شدی در دل هوردین.
فردوسی.
- امثال:
چون که آید سال نو گوئیم دریغ از پارسال. و رجوع به نوروز شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

سالی که از نو آغاز شود

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر