معنی سام میرزا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سام میرزا. (اِخ) معروف به شاه صفی. رجوع به صفی شود.

سام میرزا. (اِخ) این میرزا برادر کوچکتر شاه مرحوم (یعنی شاه طهماسب اول) بود. عیش و عشرت را دوست میداشت و چند سال درخراسان فرمانفرمایی میکرد. در اقسام نظم و نثر طبع شوخ و متینی داشت. تذکره ٔ شعرایی به اسم «تحفه ٔ سامی » تألیف کرد و سرانجام در آستانه ٔ شیخ صفی الدین منزوی و به شعر و شاعری مشغول شد. این رباعی از اوست:
هرگاه که عشوه آن دلاویز کند
عاشق ز بلا چگونه پرهیز کند
باد است نصیحت کسان در گوشم
اما بادی که آتشم نیز کند.
(مجمع الخواص ص 24).
رجوع به آتشکده ٔ آذر و فهرست سپه سالار ج 2 ص 461 و تاریخ ادبیات ادوارد برون ج 3 ص 495، 521، 564، شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر