معنی ساگارتی یه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ساگارتی یه. [ی َ] (اِخ) سرزمین ساگارتها یکی از نواحی شرقی جزو شاهنشاهی هخامنشی واقع در جنوب سرزمین پارتها و در مغرب سیستان و بگفته ٔ هردوت جزو ایالت چهاردهم از بیست ایالت آن شاهنشاهی بود و این محل با قسمتی از کویر لوت از آن جمله با ناحیه ٔ قهستان قابل تطبیق است. نام این ناحیه در کتیبه های داریوش سارگارتی (با اضافه ٔ ر) و در آثار نویسندگان قدیم یونان ساگارتی (بدون ر) آمده است. در سرزمین ساگارتی یه از ناحیه ٔ کوچکی که امروز تون وطبس در آن قرار دارد که بگذریم، باقی آن صفحه خشک وبی آب و گیاه است. در کویرهای نمکزار این صفحه غزال و گورخر زیاد یافت میشود ساکنان این سرزمین مردمی بودند صحراگرد که از شکار گورخر و غزال زندگی میکردند و چون جمعیت این ناحیه کم بود از این طرف نیز پارتیها نگرانی نداشتند. راست است که اهالی میتوانستند تاخت و تاز بصفحات هم مرز و آباد پارت بکنند ولی چون عده شان بسیار نبود از عهده ٔ پارتیها ممکن نبود برآیند. رجوع به ایران باستان ج 3 ص 2190 و ماده ٔ قبل شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر