معنی سباک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
سباک. [س َب ْ با] (ع ص) زرگر. مشتق از سبک، بمعنی زر و سیم گداختن است. (آنندراج) (غیاث). سیم پالای. (مهذب الاسماء). گدازگر: سباک ربیع سیم برف در مسام زمین گداخت. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی).
(سَ بّ) [ع.] (ص.) ریخته گر، زرگر.
گدازندۀ زر و سیم یا فلز دیگر، ریختهگر، زرگر،
ریخته گر، زرگر، لوله کش
ریخته گر زرگر، ریخته گر، گدازنده (صفت) ریخته گر زرگر.
سَبّاک، استخراج کننده فلز از سنگ معدن- قالب ریز- ریخته گر- زرگر