معنی سبسب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سبسب. [س َ س َ] (ع ص، اِ) بیابان و زمین برابر و دور. (منتهی الارب). مفازه و زمین مستوی و دور. (از اقرب الموارد): بلد سبسب، شهر دور و دراز. (منتهی الارب). ج، سَباسِب: چون صرصر و نکبا در سبسب و بیدا رفتن ساخت. (سندبادنامه ص 58).
فرهنگ فارسی هوشیار
دشت خشک بیابان، شهر دور، بیابان، گربه ی مسری از جانوران
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.