معنی سبک سنگ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سبک سنگ. [س َ ب ُ س َ] (ص مرکب) مرد سبکسار و بی ته و بی وقار و کم قیمت. سبکسر. (آنندراج) (برهان). جلف:
پیری که بسالی سخن خام نگوید
باشد برِ او خام و سبک سنگ و سبک سار.
فرخی.
|| آنچه یا آنکه وزنش کم باشد. کم وزن. سبک وزن:
چو یاقوت باید سخن بی زبان
سبک سنگ لیکن بهایش گران.
ابوشکور.
لعل با تیغ تو خزف رنگی
کوه با حلم تو سبک سنگی.
نظامی (هفت پیکر ص 30).

فرهنگ معین

بی وقار، بی قیمت. [خوانش: (~. سَ) (ص مر.)]

فرهنگ عمید

سبک‌وزن، کم‌وزن، خفیف،
[مجاز] خوار،
[مجاز] بی‌وقار،
[مجاز] کم‌قیمت،

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) کم وزن، بیوقار بی تمکین، بی قیمت بی ازر.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر