معنی ستورخانه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
ستورخانه. [س ُ ن َ / ن ِ] (اِ مرکب) آخورگاه. ستورگاه. اصطبل. (زمخشری).
حل جدول
اصطبل
مترادف و متضاد زبان فارسی
آغل، اصطبل، بارهبند، پاگاه، ستورگاه، طویله
فرهنگ فارسی هوشیار
اصطبل، آخورگاه
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.