معنی ستیزهکار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
حل جدول
عاند
عنود
مترادف و متضاد زبان فارسی
خودرای، ستیزهجو، تندخو، پرخاشگر، ستیزهگر، سرکش، لجوج، نافرمان،
(متضاد) مطیع، فرمانبر
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.