معنی سدانت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
سدانت. [س ِ ن َ] (از ع، اِ مص) سدانه. رجوع به سدانه شود.
(سَ نَ) [ع. سدانه] (مص م.) پرده - داری کردن.
پردهداری کردن و خدمت کردن در کعبه یا بتخانه،
پردهداری و دربانی و خدمت کعبه،
پرده داری کعبه
پردهداری، حاجبی، حجابت
(مصدر) پرده داری کردن (خانه کعبه یا بتخانه)، (اسم) پرده داری.
سِدانَت، (سَدَنَ- یَسْدُنُ و یَسْدِنُ) مُتَوَلِیّ بودن در اماکن متبرکه مثل کعبه- حاجِب یا پرده دار بودن- خادمی و تولّی اماکن متبرکه نمودن