معنی سرب سوخته در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سرب سوخته. [س ُ ب ِت َ / ت ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) زرگون. زرقون. زرجون. سلیقون. سندوقس. اسرب محروق. (یادداشت مؤلف).
حل جدول
اَبار
ایار
ابار
پیشنهادات کاربران
آبار
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.