معنی سردر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سردر. [س َ دَ] (اِ مرکب) ایوان یا خانه که بر بالای در خانه باشد. خانه و ایوان که بر بالای دروازه و در خانه کنند و در شهرها و قراء و خانه برپا کنند. || زینتی از بناء یا خانه که بر سر در خانه سازند. || بالای در. جلودر سر. آستانه ٔ خانه. (یادداشت مؤلف):
بر سردر کاروانسرایی
تصویر زنی به گچ کشیدند.
ایرج میرزا.

سردر. [س َ دَ] (اِخ) قریه ای است از قراء بلخ. (از معجم البلدان).

فرهنگ معین

(~. دَ) (اِمر.) بالای در، آستانه خانه.

فرهنگ عمید

بالای چهارچوب در خانه، بالای در،

گویش مازندرانی

بالای در

فرهنگ فارسی هوشیار

ایوان که بر بالای در خانه باشد

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر