معنی سرغ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سرغ. [س َ] (ع اِ) شاخ رز. (منتهی الارب) (آنندراج). ج، سروغ. (اقرب الموارد). || (مص) خوردن خوشه ٔ انگور با بن آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد).
حل جدول
شاخه درخت مو
فرهنگ فارسی هوشیار
شاخه ی رز
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.