معنی سرودی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
سرودی. [س ُ] (اِخ) در ولایت قم از قصبه ٔ موسوم به خوانسار است. شخص نامرادی است و در فن موسیقی بهره دارد. بیت ذیل را در نیشابورک به اسم «بنیاد» نقشی بسته بوده خیلی شهرت یافت:
بنیاد مکن با من سودازده بیداد
تا من نکنم ناله ز بیداد تو بنیاد.
(مجمع الخواص ص 243).
سرودی. [س ُ] (ص نسبی) مغنی و سرودزن. (آنندراج).
(سُ) (ص نسب.) سرودگوی.
(صفت) سرود گوی مغنی.