معنی سرپایی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(~.) (ص نسب.) کفش راحتی.

فرهنگ عمید

کفشی که در خانه به پا می‌کنند، دمپایی،
(قید) به‌صورت ایستاده،
(صفت) ویژگی بیماری که بدون بستری کردن مورد معالجه قرار می‌گیرد: بیمار سرپایی،
(صفت) ویژگی معالجه‌ای که بدون بستری کردن انجام می‌شود: معالجهٴ سرپایی،
(صفت) ویژگی قسمتی در بیمارستان که در آن، بدون بستری کردن معالجه صورت می‌گیرد: بخش سرپایی،
(صفت) ویژگی کسی که ایستاده کار کند و موقع کار نتواند بنشیند، مانند پیشخدمت، خانه‌شاگرد، و شاگرد پادو،
[قدیمی] جماعی که سر پا صورت گیرد،
(حاصل مصدر) [قدیمی] زناکاری،
(صفت) [قدیمی] فاحشه،

گویش مازندرانی

دمپایی، گذری، پذیرایی کننده

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) کفش راحتی. یا کفش سرپایی، کسی که ایستاده به کار پردازد (خانه شاگرد)، فاحشه روسپی، جماعی که سر پا صورت گیرد، جماع آرمش.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر