معنی سرپرستی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
سرپرستی. [س َ پ َ رَ] (حامص مرکب) تیمار حال کردن. (غیاث) (آنندراج). || ریاست. بزرگی:
سرپرستی رنج و خدمت آفت است
من فراق این و آن خواهم گزید.
خاقانی.
به خورسندی برآور سرکه رستی
بلایی محکم آمد سرپرستی.
نظامی.
رجوع به سرپرست شود. || مقامی است در وزارت فرهنگ که در کشورهای بیگانه برای مراقبت و مواظبت دانشجویان به اشخاص دهند: سرپرستی دانشجویان.
پرستاری،
نگهبانی،
ریاست
قیمومت، ولایت، ریاست، پیشوایی، کفالت
قیومیت
تصدی
قیمومیت
کفالت
حضانت
پیشوایی، تیمار، ریاست، کفالت، مباشرت، نظارت، نگهداری، وصایت
تیمار حال کردن، ریاست، بزرگی
قیمومت