معنی سرپیچی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سرپیچی. [س َ] (حامص مرکب) نافرمانی. تمرد.

فرهنگ معین

(~.) (حامص.) نافرمانی.

فرهنگ عمید

نافرمانی،
* سرپیچی کردن: (مصدر لازم) [مجاز] نافرمانی کردن،

حل جدول

عدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

امتناع، تخطی، تخلف، تمرد، خلاف، روگردانی، سرکشی، عصیان، نافرمانی،
(متضاد) اطاعت، انقیاد

فرهنگ فارسی هوشیار

تمرد، نافرمانی

پیشنهادات کاربران

نافرمانی و تمرد

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر