سریش کردن در لغت نامه دهخدا

لغت نامه دهخدا

سریش کردن. [س ِ ک َدَ] (مص مرکب) چسباندن. بهم وصل کردن:
کز دوبال سریش کرده نشد
هیچ طرار جعفر طیار.
سنایی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر