معنی سر و کیسه کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
سر و کیسه کردن. [س َ رُ س َ / س ِ ک َ دَ] (مص مرکب) سرکیسه کردن. ربودن مایعرف کسی به نوعی که چیزی پیش او نماند. مأخذ آن کیسه و تیغ حمامی است که چرک در بدن و مو بر سر نمیگذارد. (آنندراج):
هرچند سرکیسه ٔ این طایفه مهر است
کردیم سر و کیسه ولی اهل جهان را.
عبدالغنی بیک قبول (از آنندراج).
|| در تداول عوام، به نیرنگ وحیلت پولی از کسی گرفتن. تلکه کردن.
(سَ رُ س. کَ دَ) (مص م.) (کن.) با فریب و نیرنگ دارایی کسی را یکباره از دستش ربودن.
(مصدر) با فریب و نیرنگ دارایی کسی را یکباره از دستش ربودن. توضیح: ماخذ این تعبیر تراشیدن سر و کیسه کشیدن بدن در گرمابه است.