معنی سر کسی تراشیدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سر کسی تراشیدن. [س َ رِ ک َ ت َ دَ] (مص مرکب) موی سر او را ستردن. || به حال او وارسیدن. (آنندراج):
سر ما سرسری متراش و از سر وا مکن ما را
که ما هم در دیار خود سری داریم و سامانی.
؟ (از آنندراج).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر