معنی سست و مست در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سست و مست. [س ُ ت ُ م ُ] (ص مرکب، از اتباع) نااستوار. نامحکم. نادرست.
- امثال:
همه جایم سست و مست است
فقط ناندانیم درست است.
فرهنگ فارسی هوشیار
نا محکم، نادرست
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.