معنی سسک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
سسک. [س ِ] (اِ) کوچکترین پرنده ای است بسیار بانشاط و ظاهراً لاسکوی. گنجشکی است سخت خرد که دائم دم خود را می جنباند. مرغی است کوچک برنگ خشینه که بیشتر در گلستانها بوده و بجهد. (یادداشت مؤلف).
- امثال:
سسک هفت بچه می آورد یکیش بلبل است.
یا بلبل هفت بچه میگذارد شش تا سسک است یکی بلبل.
از پرندگان کوچک
پرنده ای شبیه قناری
به معنی کوچک که نام پرنده ای است