معنی سفله در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
پست، فرومایه، بدسرشت، جمع سفلگان. [خوانش: (س یا سُ) [ع. سفله] (ص.)]
پست، فرومایه، ناکس، پستفطرت،
پست و فقیر
بدسرشت، بدنهاد، پست، جلب، حقیر، دنی، دون، دونصفت، دونهمت، رذل، رذیل، فرومایه، ناجوانمرد، ناکس
فرومایه، مردم ناکس، پست