معنی سفید شدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سفید شدن. [س َ / س ِ ش ُ دَ] (مص مرکب) برنگ سفید درآمدن. || ظاهر شدن و آشکار گشتن. (برهان) (آنندراج).
- سفید شدن امید، برآمدن آن. (از آنندراج).
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) برنگ سفید درآمدن: ابیاض سفید شدن موی، ظاهر شدن آشکار گشتن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.