معنی سلاء در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سلاء. [س ُل ْ لا] (ع اِ) ته خرما. (غیاث) (منتهی الارب) (آنندراج). ته خرما. الوات سلاهَ. (مهذب الاسماء). || مرغی است. (آنندراج) (منتهی الارب). یک نوع مرغی است. (ناظم الاطباء). || نوعی از پیکان به شکل خار خرما. (آنندراج) (منتهی الارب). قسمی از نیزه که شبیه است بخار خرمابن. ج، سلاه. (ناظم الاطباء).
سلاء. [س ِ] (ع اِمص) روغن کشی. اسم است مصدر را.ج، اسلئه. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.