معنی سلطه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
قدرت، تسلط، (اِ.) فرمانروایی، پادشاهی. [خوانش: (سُ طَ) [ع. سلطه] (اِمص.)]
قدرت، توانایی، چیرگی،
فرمانروایی،
سیطره
چیرگی
چیرگی
استیلا، تسلط، چیرگی، سیطره، غلبه، قدرت، قوت، ملک، پادشاهی، فرمانروایی
قدرت و قوت، غلبه و اقتدار