معنی سلطهجو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
حل جدول
قدرتطلب
مترادف و متضاد زبان فارسی
استیلاجو، استیلاگر، اقتدارطلب، سلطهطلب، اقتدارگرا، سلطهگر، سیطرهجو، قدرتطلب،
(متضاد) سلطهپذیر
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.